سخنان نیکو
هر شخصی که بخواهید بشوید، هرچیزی که بخواهید داشته باشید، یا هر کاری که بخواهید انجام دهید، در عمل با یادگیری وسخت کوشی دست یافتنی است
یه قرار بعد از یه مدت طولانی
کانگین گفته که: یه چی رو صورتم گذاشتم و میرم واسه هیوک هدیه بگیرم ، شرط میندم هیچ کس من و نشناسه
شیوون هم واسش کامنت گذاشته: اینو نده به هیوکجه
به خاطره پیام دوست صمیمیم لی هیوکجه اومدم .
خوشبختانه وقتی بام تماس گرفت که داشتم دوره آخرمو بازی میکردم
اما جونگ سوک هیونگ با هیوکجه علیه من یکی شدنو گفتن
داری چیکار میکنی که حتی بازی های آسیاییِ اینچئون رو هم نگاه نمیکنی.
منم گفتم " شما دوتا مسابقاتLOL رو نگاه میکنید ؟
اخیرا سه تا تیم کره ای پیشرفت کردن شماLOL نگاه نمیکنید؟
میزبانش کشوره خودمونه میدونستید ؟ " و همه ی ماساژورها خندیدن .
ماساژوره پرسید " مشتری ، جای خاصی از بدنت هست که احساسِ ناراحتی بکنی؟ "
و من با صدای غمگین جواب دادم " قلبم " و دوباره همه خندیدن .
من از شخصیت جانا استفاده میکنم (منظورش توی بازی )
برای همین اگر دختردار بشم اسمشو میزارم " کیم جانا "
اگه اسمشو بزارم " کیم لولو " احتمالا از لحظه ای که به دنیا میاد خیلی سروصدا میکنه کک .
Ezreal بهترینِ ، برای همین اگه پسردار بشم اسمش میشه 'KimZreal' ..
آه .. من باید با یه دختر مثل "آهری " قرار بذارم ~♡
چیزی که گردنِ هیومیِ یه زنگِ کوچولوی بامزس که صدا میده ^ - ^
داشتم فکر میکردم چقدر خوب و بامزس که وقتی هیبومی اطراف، راه میره
و میچرخه با این زنگوله صداشو بشنوم ..
صدای زنگ بهم کمک میکنه که هرجا هیبومی قایم شده باشه پیداش کنم ^ - ^
اما بعد از یه مدتی (،) شب بود و موقع خوابیدنِ من ..
"تینگ لینگ لینگ صدای زنگ صدای زنگ صدای زنگ لینگ لینگ صدای
زنگ لینگ لینگ لینگ لینگ لینگ" آآآآه ه ه ! خیلی شلوغِ !
نمی تونم بخوابم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
واسه همین زنگشو درآوردم ^.~
»
اپدیت ویبوی اسپاو
با ووکی و مینی
چقدر مینی تو این سری عکسا ناااااازه
ویکتوریا و سولی
هوای عالی، غذای خوب با یه مرد فوق العاده
آپدیت تو/ییتر و اینستای شیوون همچنان ، 30 سپتامبر
سوهو زندگی میکنه 
تولدت شیندوگ مباررررررررررررررک
تپل گررررروه،سرباز وطــــــن
انشاالله همیشه در کنار سوجو ها موفق باشه
سربازیش هم سخت نگذره
زود تموم بشــــــه برگرده کنار بچه ها
تولدش یه عالمه مباااااااااارکککککککک باشهههههههههه
الهی صدسااااااال زنده باشه و با بچه های سوجو بمونهههههه
نامردی نکنید دیگه واسه پستای دیگه کامنت نمیدید حداقل تولده شیندونگی رو تبریک بگید دیگه
ادامهههههههههههههه
ادامه مطلب
عمه هینیم منتظر آرایش عروسیه، حوصله نداره واسه همین گفته میخواد آرایش چشمم کم باشه
بترکی کانگین
هیچل واسش کامنت گذاشته : حتی موی کوتاه هم کلی وقت میگیره
شیوون هم در ادامه فرموندن که: اوه چه خبره
لیتوک دیروز ی پاکت دستش بود شبیه سیگار . همه فکر کردن سیگاره . ولی نبود بلکه اینه که در عکس اول میبینید
Leeteuk has said he will not smoke. See! Its just a power bank
سونگ مین برادره تنیِ من نیست اما ..دونسنگم هست .
هنوز شمارشو به اسمِ کدوتنبلِ شیرین تو گوشیم سیو کردم .
" کدوتنبل های زیادی بخارپز کردم ~ همشو بخور ^_^ "
متن اینجوری بود اما .. من یادم رفت کککک .
لی سونگ مین کسی که همیشه ساکته و
هیچ وقت هیچ دردسری درست نکرده امروز خیلی سرش شلوغ بود..^_^
یه چیزی هست که همیشه میگم " هی سونگ مین رو نزنید حتی با گل "
درسته ، سونگ مین ما یه گلِ ،
و حتی با چهری من هم نباید بزنیمش (چهره من هم مطمعنن یه گلِ ) کک
دارم زیاده روی میکنم ؟
در طولِ کار های کام بکمون برای همه ی اعضا روزای سختی بود
اما ما با خوشحالی و تکیه کردن به همدیگه این مرحله رو رد کردیم .
در آینده هم همینطور خواهیم بود .
پس بیاین مثلِ اوپا و دونسنگ و اونی و نونا دست همدیگه رو بگیریم
و برای یه مدت طولانی خوشحال زندگی کنیم !!
بیشتر از همه از حرفای قشنگ (منظورش حرفای احساسیِ ) متنفرم ،
سونگمین گفت : " هیونگ .. معذرت میخوام .. از طرفدارامون .. و از اعضا .. "
من ناراحتم و برای همین اینجوری ررفتار میکنم ..
ما نمیتونیم راه رو برای کدوتنبلِ شیرین (سونگ مین) هموار کنیم
اما بیاین سر راهش یه طوفان درست نکنیم~
دوستون دارم بچه های من !!
هرچند من نمیتونم یه قلب کامل درست کنم،
من کیم هیچول هستمㅠㅠ بویینگ بویینگ
خب میدونید چیه من کاملا شکه هستم هنوز و اصلا نمیدونم چی بگم !
خوشحال باشم یا ناراحت !!!
از طرفی میگم خب اینا هم ادم حق دارن زندگی شخصی خودشونو داشته باشن
و دیگه همشون بزرگ شدن به سنی رسیدن که این نیاز رو داشته باشن
و میخوام براش خوشحال باشمو آرزوش خوشبختی بکنم
اما از طرفی وقتی فکرشو میکنم دلم میخواد خفه بشم از ناراحتی و گریم میگیره
حس میکنم سونگ مین ازمون دور شده و دیگه ماله ما نیست
کلا احساساتم بهم ریخته !!
شماها چی فکر میکنید؟؟؟
